موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220180220Investigation on the Antifungal Potential of Thymol and Carvacrol Bearing Plants in Controlling Botrytis cinerea, the Causal Agent of Grape Gray Rotبررسی خاصیت قارچکشی اسانس گیاهان حاوی تیمول و کارواکرول در کنترل قارچBotrytis cinerea ، عامل پوسیدگی خاکستری انگور809511851210.22092/jppps.2018.118512FAمسعود ذاکرمربی پژوهش بخش تحقیقات گیاهپزشکی . مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان ( شاهرود)علیرضا بلند نظرمرکز تحقیقات گیاهان دارویی باریج، شرکت داروسازی باریج اسانس، کاشان، ایران.علیرضا محمدیبخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکر تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شاهرود، ایران.Journal Article20160724During the last several decades the efficacy of plant extracts and essential oils in controlling plant diseases specially those of leaf spots and fruit rots have raised the interest of many researchers worldwide. Several findings have approved the antifungal potential of plant products containing Thymol and Carvacrol compounds against a wide range of plant fungal diseases including grape gray rot. <em>Botrytis cinerea</em>, the causal agent of grape gray rot has a wide host range and can cause severe loss in the field and during storage. In this study the antifungal efficacy of five essential oils, ie: Wild marjoram, Savory, Fennel, Wormwood and Rosemary were evaluated at three concentrations 200, 400 and 600 ppm on mycelia growth, spore germination and germ tube elongation of <em>B. cinerea</em> under laboratory conditions. Results indicate that Wild marjoram, Savory and Fennel at 200, 400 and 600 ppm could completely (100%) inhibit the mycelia growth as well as spore germination of this fungus respectively, while Wormwood and Rosemary had either very little or no effect on this fungus . Results also approve that Wild marjoram and Savory essential oils which contain Thymol and Carvacrol compounds, specially the first one containing both the compounds showed the highest antifungal activity against <em>B. cinerea</em>.در طی چند دهه اخیر خاصیت قارچکشی عصاره و اسانس بسیاری از گیاهان برای مبارزه با بیماریهای گیاهی از جمله عوامل ایجاد لکه برگی و پوسیدگی در محصولات کشاورزی مورد توجه محققان بسیاری از کشورها قرار گرفته است. تحقیقات فراوان نشان داده است که اسانس برخی از گیاهان که حاوی ترکیبات تیمول و کارواکرول میباشند، دارای خاصیت قارچکشی مناسبی علیه طیف وسیعی از قارچهای عامل بیماریهای گیاهی از جمله پوسیدگی خاکستری انگور میباشند. عامل پوسیدگی خاکستری انگور ((<em>Botrytis cinerea</em>دارای دامنه میزبانی وسیعی بوده و قادر است که در مزرعه و انبار خسارت شدیدی به این محصول وارد نماید. در این تحقیق تاثیر ضد قارچی اسانس آویشن شیرازی، مرزه، رازیانه، درمنه و رزماری در غلظتهای 200، 400 و 600 پیپیام بر رشد پرگنه، جوانهزنی و رشد لوله تندش اسپور قارچ <em>B</em>. <em>cinerea</em> در شرایط آزمایشگاه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که اسانسهای آویشن شیرازی، مرزه و رازیانه به ترتیب در غلظتهای 200، 400 و 600 پیپیام در مقایسه با شاهد در سطح آماری 1درصد به طور کامل (100%) از رشد پرگنه و جوانهزنی اسپور این قارچ جلوگیری نمودند در حالی که اسانسهای درمنه و رزماری یا تاثیری جزیی داشتند یا بیتاثیر بودند. نتایج همچنین نشان داد که اسانسهای آویشن شیرازی و مرزه که دارای ترکیبات تیمول و کارواکرول میباشند، خصوصا اسانس آویشن شیرازی که حاوی هر دو ترکیب ذکر شده میباشد، بهترین تاثیر بازدارندگی را در مقابل این قارچ از خود نشان دادند. موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220190220Evaluation of the Effects of Different Herbicides on Weeds and Seed Yield of Broadbean, Vicia fabaارزیابی اثر علفکشهای مختلف روی علفهای هرز و عملکرد باقلا، Vicia faba9611111851310.22092/jppps.2019.118513FAمحمدرضا کرمی نژادعضو هیات علمیبخش تحقیقات علفهای هرز، موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانداریوش قنبری بیرگانیبخش تحقیقات گیاه پزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی دزفول، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، خوزستان، ایران.رضا سخاوتدانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد رشته علفهای هرز، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.سیما قنیری بیرگانیدانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد رشته علفهای هرز، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.Journal Article20160904In order to evaluate the effects of some herbicides on weed control and seed yield of broadbean an experiment was conducted in 2008 and 2009 at agricultural research center of Safi Abad of Dezful, I. R. Iran. The experiment was conducted in randomized complete block desigh with 13 treatments and three replications. Treatments included pre-plant application of trifluralin (EC 48%) at 1 kg ai/ha, pre-emergence and post-emergence application of imazethapyr (SL 10%) at 2 - 4 leaf stage of weeds at 0.04 and 0.075 kg ai/ha respectively, mixture of bentazon (EC 48%) + Halloxy fop R- methyl (EC 10.8%) at (0.75 + 0.08) kg ai/ha at 2 - 4 leaf stage of weeds, pre-emergence application of prometryn (WP 80%) at 0.8 kg ai/ha, pre-emergence application of pendimethalin (EC 33%) at 0.99 and 1.32 kg ai/ha, pre-plant application of metribuzin (WP 70%) at 0.35 and 0.52 kg ai/ha, pre-emergence application of metribuzin (WP 70%) at 0.35 and 0.52 kg ai/ha, weed free check and pre-emergence application of oxyfluorfen (EC 24%) at 0.36 kg ai/ha. Compared with the weedy check, on average, the sequence of the most to the least effective herbicide treatments on total weed control was recorded as oxyfluorfen> bentazon> metribuzin pre at 0.35 and 0.52 kg ai/ha > pendimethalin at 0.99 kg ai/ha > metribuzin PPI at 0.52 kg ai/ha. Compared with the weedy check, on average, the sequence of the most to the least effective herbicide treatments on yield increase was recorded as bentazon> pendimethalin at 1.32 kg ai/ha > oxyfluorfen> imazethapyr post > pendimethalin at 0.99 kg ai/ha, metribuzin pre at 0.35 kg ai/ha > metribuzin pre at 0.52 kg ai/ha. According to this experiment for weed control and seed yield increase of broadbean, application of each of the following herbicides at the above mentioned stage and rate are recommended: post-emergence application of imazethapyr at 0.075 kg ai/ha and mixture of bentazon + Halloxy fop R- methyl or pre-emergence application of pendimethalin, oxyfluorfen and metribuzin and also two handweedings throughout the growing season of broadbean.به منظور بررسی اثر چند علفکش روی علفهای هرز باقلا آزمایشی با 13 تیمار در سه تکرار طی سالهای 1386 و 1387 در دزفول اجرا شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از : تریفلورالین (EC48%) بهصورت پیش کاشت و مخلوط با خاک، ایمازتاپیر (SL 10%) به صورت پیش رویشی و پس رویشی، بنتازون (EC 48%) + هالوکسی فوپ آر متیل (EC 10.8%) به صورت پس رویشی، پرومترین (WP 80%) به صورت پیش رویشی، پندیمتالین (EC 33%) به صورت پیش رویشی، متریبوزین (WP 70%) به صورت پیش کاشت و پیش رویشی، آکسی فلورفن (EC 24%) به صورت پیش رویشی، شاهد با علف هرز و شاهد وجین دستی. نتایج نشان داد، علفکشهای آکسی فلورفن 36/0 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار و بنتازون + هالوکسی فوپ آر متیل بترتیب به میزان 75/0 و 08/0 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار با 97 درصد کاهش تراکم مجموع علفهای هرز موثرترین تیمارها بودند. هم چنین موفقترین تیمارها بهترتیب بنتازون + هالوکسی فوپ آر متیل و ایمازتاپیر 075/0 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار با میانگین 97 درصد و 95 درصد کاهش وزن خشک مجموع علفهای هرز شدند. کارآمدترین علفکشها در افزایش عملکرد دانه باقلا بنتازون + هالوکسی فوپ آر متیل و پندیمتالین 32/1 کیلوگرم مادة مؤثر در هکتار بهترتیب با 910/1 و 869/1 تن دانه در هکتار بودند. در مجموع برای کنترل علفهای هرز در باقلا کاربرد هر یک از علفکشهای ایمازتاپیر و بنتازون + هالوکسی فوپ آر متیل به صورت پس رویشی و اکسی فلورفن، پندیمتالین و متریبوزین به صورت پیش رویشی و یا اعمال دو بار وجین دستی علفهای هرز در طول فصل رویشی باقلا توصیه میشود.موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220190220Efficacy of Oxydimethon Methyl (EC 25%), Diazinon (EC 60%), Acetamiprid (WP 20%) and Imidacloprid (SC 35%) with pH Reducer Solution, Lonsul, Against Aphis fabaeمیزان کارایی آفت کش های اکسی دیمتون متیل (EC 25%)، دیازینون (EC 60%)، استامی پرید (WP 20%) و ایمیداکلوپرید (SC 35%) در حضور کاهش دهنده pH لونسول روی شته سیاه باقلا،Aphis fabae11212511851410.22092/jppps.2019.118514FAفاطمه یاراحمدیگروه گیاهپزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران.علی رجب پورگروه گیاهپزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران.Journal Article20170123In this study, Effect of water pH correction on short and long term toxicities of four insecticides, oxydimethon methyl (EC 25%), diazinon (EC 60%), acetamiprid (WP 20%) and imidacloprid (SC 35%), were evaluated against population of <em>A. fabae</em> in compeletely randomised block design under field conditions during 2010-2013. Recommended Field concentrations (RFC) , 50 and 25% RFC of each insecticide were made by original and corrected water (by pH reducer solution of Lonsul<sup>®</sup>). Corrected mortality precentage of the aphid after 24 h and cumulative aphid days (CAD) during various sampling days after treatments were determined and analysed in both growing seasons to evaluate short and long term effects of water correction on the efficacy of the insecticides . Water pH modification had no significant effects on the insecticides short tem efficacie. By pH modification, oxydimethon methyl, diazinon and imidacloprid at 50% RFC caused 99.5-99.9, 98.5-99.7 and 98.1-99.6% reduction in <em>A. fabae </em>population wich were not significantly different from the insecticide application at 100% RFC. The pesticide residue persisted to the end of sampling period (6 weeks in pH modified water compared to 1-2 weeks in original water) , but in acetamiprid plots with pH modified water treatments, CAD at 50% RFC were 103 and 2345 aphids and at 25% RFC CAD were 1532 and 22679 aphids which were significantly higher than the same treatments with original water (453 and 805 aphid at 25% RFC and 76 and 36 aphids at 50% RFC) in the fisrt and seocond growing seasons, respectively.در این مطالعه تأثیر اصلاح pH آب در کارایی چهار حشرهکش اکسیدیمتونمتیل (EC 25%)، دیازینون (EC 60%)، استامیپرید (WP 20%) و ایمیداکلوپرید (SC 35%) روی جمعیت شته سیاه باقلا در شرایط مزرعهای در طول دو سال زراعی در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. غلظتهای 100، 50 و 25 درصد غلظت توصیه شدهی مزرعهای هر کدام از حشرهکشها توسط آب معمولی و آب اصلاح شده با محلول کاهنده pH لونسول تهیه شد. درصد مرگ و میر تصحیح شده شتهها در 24 ساعت بعد از تیمار (برای ارزیابی اثرات کوتاه مدت) و تعداد تجمعی شتهها در طول تاریخهای مختلف پس از سمپاشی در تیمارهای مختلف (برای مطالعه اثرات دراز مدت اصلاح آب) در هرسال زراعی محاسبه و مورد تحلیل واریانس قرار گرفت. اصلاح آب هیچ تاثیر معنیداری در سمیت کوتاه مدت حشرهکشهای مورد آزمایش نداشت. با اصلاح آب، اکسیدیمتونمتیل، دیازینون و ایمیداکلوپرید جمعیت شته <em>A.</em><em> fabae</em>را در کاربرد 50 درصد غلظت مزرعهای به ترتیب موجب کاهش 5/99-9/99، 5/98-7/99 و 1/98-6/99 درصدی تعداد تجمعی شتهها شد که با غلظت 100 درصد مزرعهای اختلاف معنیداری نداشت. دوام باقیمانده این آفتکشها تا پایان نمونهبرداری (6 هفته در مقابل 1 تا دو هفته در مقایسه با 1-2 هفته در استفاده از آب بدون اصلاح) ادامه داشت. ولی در تیمار استامیپراید با آب اصلاح شده تعداد تجمعی شته در غلظتهای 50 درصد به ترتیب برای سالهای اول و دوم 103 و 2345 شته و در غلظت 25 درصد مزرعهای 15732 و 22679 شته بودکه به صورت معنیداری بیشتر از تیمارهای مشابه با آب معمولی (453 و 805 شته در 50 درصد غلظت مزرعهای و 76 و 36 شته در 25 درصد غلظت مزرعهای به ترتیب در سالهای زراعی اول و دوم) بود.موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220180220Evaluation of Various Herbicides in Weed Control of Gladiolus, Gladiolus Callianthus, and Iris, Iris graminea, Fields in Mahallat Townارزیابی علفکشهای مختلف در کنترل علفهای هرز مزارع گلایول، Gladiolus callianthus، و زنبق، Iris graminea، در شهرستان محلات12613911851510.22092/jppps.2018.118515FAمحمدرضا لکعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منایع طبیعی استان مرکزیحسین بیاتپژوهشکده ملی گل و گیاهان زینتی، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، محلات، ایران.Journal Article20180122Weeds are one of the main pests of ornamental flower fields. To study the effects of various herbicides in weed control of gladiolus and iris fields, trials were carried out during 2011-2012 at Mahallat Ornamental Plants Research Center, Iran. Weed control treatments included triflusulfuron methyl (DF 50% ) 40 g/ha, oxyfluorfen (EC 24%) 2 and 0.75 l/ha, ioxynil (EC 22.5%) 3 l/ha, paraquat (SL 20%) 3 l/ha, oxadiazon (SL 12%) 3 l/ha, diuron (WP 80%) 2 kg/ha, atrazine (WP 80%) 1 and 1/5 kg/ha, pendimethalin (EC 33%) 3 l/ha, imazethapyr (SL 10%) 0.75 l/ha, nicosolfuron (SC 4%) 2 l/ha. The main weeds in gladiolus field were <em>Convolvulus arvensis, Salsola kali </em>and<em> Amaranthus retroflexus</em> and in iris field were <em>Sisymbrium irio, Hordeum spontaneum </em>and<em> Nonnea persica. </em>Crop injury resulting from the application of herbicides in iris was little or not at all. Use of ioxynil treatment caused phytotoxicity in gladiolus flower. The most effective herbicides in controlling weed density and dry weight in both gladiolus and iris fields were atrazine 1.5 kg/h and 1 kg/h with one hand weeding before flowering with 90% and diuron with 80% reduction in weed number and dry weight respectively. The effect of oxyfluorfen on weed control in gladiolus and iris cultivations was comparitively good but less than ioxynil and diuron treatments.یکی از مشکلات مهم در تولید و پرورش انواع گلهای زینتی حضور علفهایهرز است که باعث کاهش عملکرد کمی و کیفی گل میشود.آزمایشهای مزرعهای بهمنظور بررسی تاثیر علفکشهای مختلف برکنترل علفهایهرز مزارع گلایول و زنبق طی سال 91-1390 در ایستگاه تحقیقات گل و گیاهان زینتی محلات انجام شد. علفکشهای مورد بررسی شامل تریفلوسولفورونمتیل (DF 50%) بهمیزان 40 گرم در هکتار؛ اکسیفلورفن (EC 24%) بهمیزان 75/0 و2 لیتر در هکتار؛ آیوکسینیل (EC 22.5%) بهمیزان 3 لیتر در هکتار؛ پاراکوات (SL 20%)بهمیزان 3 لیتر در هکتار؛ اکسادیازون (SL 12%)بهمیزان 3 لیتر در هکتار؛ دیورون (WP 80%)بهمیزان 2 کیلوگرم در هکتار؛ آترازین (WP 80%) بهمیزان 1 و 5/1 کیلوگرم در هکتار؛ پندیمتالین (EC 33%) بهمیزان 3 لیتر در هکتار؛ ایمازتاپیر (SL 10%) بهمیزان 75/0 لیتر در هکتار و نیکوسولفورون (SC 4%) بهمیزان 2 لیتر در هکتار بود. نتایج نمونهبرداری از کرتهای آزمایشی نشان داد علفهایهرز مهم درمزرعه گلایول شامل پیچک صحرایی (<em>Convolvulus arvensis</em>)، علفشور (<em>Salsola kali</em>) و تاجخروس (<em>Amaranthus retroflexus</em>) و در مزرعه زنبق شامل خاکشیر (<em>Sisymbrium irio</em>)، جووحشی (<em>Hordeum spontaneum </em>) و چشمگربهای (<em>Nonnea persica</em>) بود. گیاهسوزی ناشی از مصرف علفکشهای مختلف درزنبق ناچیز یا بدون تاثیر بود. درکشت گلایول علفکش آیوکسینیل باعث گیاهسوزی در حاشیه برگهای این گیاه گردید. موثرترین تیمارها شامل آترازین پیشرویشی 5/1 کیلوگرم در هکتار، آترازین 1 کیلوگرم در هکتار و یکبار وجیندستی قبل از گلدهی با بیش از 90 درصد کاهش و علفکش دیورون با بیش از 80 درصد کاهش درتعداد و وزن خشک علف های هرز درکشتهای گلایول و زنبق بود. تاثیر علفکش اکسیفلورفن در کنترل علفهایهرز کشتهای گلایول و زنبق نسبتا خوب و کمتر از علفکشهای آترازین و دیورون بود.موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220180321Chemical Control of Egyptian Broomrape, Phelipanche aegyptiaca, with Sulfosulfuron Herbicide in Tomato Fields in Hormozgan Provinceکنترل شیمیایی گل جالیز مصری، Phelipanche aegyptiaca، با علفکش سولفوسولفورون (WG 75%) در مزارع گوجه فرنگی استان هرمزگان14015311851610.22092/jppps.2018.118516FAسید سعید مدرس نجف آبادیعضو هیئت علمیمهدی مین باشیبخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس ایران.Journal Article20170812In order to investigate the efficacy of sulfosulfuron (Apyros<sup>® </sup>WG75%) on the control of broomrape (<em>Phelipanche aegyptiaca </em>(Pers.) Pomel) and the tomato yield (sunseed cultivar), an experiment was carried out in a randomized complete block design with 4 treatments and 4 replications on tomato in three separate fields (Khamir, Minab and Roodan regions) in Hormozgan province in 2015. Treatments were sulfosulfuron at 20, 30 and 40 g/ha and control (weed check with broomrape). All herbicide treatments were used at 30, 40, 50 days after tomato transplanting in fields. The results of multivariate analysis of variance show significant differences on density and dry weight of broomrape and so on dry weight and yield of tomato due to the location and treatment effects and their interactions at 1% level. Mean comparison of data show that with increase in the concentration of sulfosulfuron there is a decrease in broomrape density and dry weight and an increase in tomato dry weight and yield. Accordingly, the sulfosulfuron at 30 g/ha was shown to be the best treatment because this value of sulfosulfuron had suitable controlling effects on <em>P. aegyptiaca</em> and had no side-effects on tomato plants. According to the results, with 30 g/ha of sulfosulfuron the broomrape density in Khamir, Minab and Roodan regionswere counted to be 4.25, 2.60 and 3.73 broomrape/m<sup>2</sup> respectively. The dry weight of broomrape in three regions was registered as 43.75, 32.75 and 53.04 g/ m<sup>2</sup>, the tomato dry weight was registered as 79.212, 64.73 and 65.605 ton/ha and the tomato yield was registered as 92.977, 78.468 and 79.375 ton/ha, respectively.به منظور بررسی کارایی علفکش سولفوسولفورون (آپیروس<sup>®</sup> (WG75% بر کنترل گلجالیز مصری و عملکرد گوجه فرنگی (رقم سانسید)، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تیمار شامل سه مقدار از علفکش (20، 30 و 40 گرم در هکتار) و شاهد، با چهار تکرار در سه منطقه مختلف از استان هرمزگان (مزارع یک هکتاری واقع در خمیر، میناب و رودان) بهطور جداگانه در سال 1394 اجرا گردید. عملیات سمپاشی در سه نوبت 30، 40 و 50 روز پس از انتقال نشاءهای گوجه فرنگی به زمین اصلی انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب دادهها نشان داد، اثر مکان، اثر تیمار و اثر متقابل آنها، بر تراکم و زیست توده علف هرز گل جالیز و زیست توده و عملکرد گوجه فرنگی، در سطح 1% دارای اختلاف معنیدار میباشند. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که افزایش مقدار علفکش، باعث کاهش تراکم و زیست توده علف هرز گل جالیز و افزایش عملکرد میوه و زیست توده در گوجه فرنگی شده است و برهمین اساس مقدار 30 گرم در هکتار از علفکش سولفوسولفورون، به عنوان بهترین غلظت در کنترل گل جالیز در مزارع گوجه فرنگی معرفی میگردد. بطوری که میزان تراکم گل جالیز در این تیمار در سه منطقه خمیر، میناب و رودان به ترتیب 25/4، 60/2 و 73/3 گل جالیز در متر مربع و میزان زیست توده گل جالیز به ترتیب 75/43، 75/32 و 04/53 گرم در واحد سطح ثبت گردید که نسبت به تیمار شاهد کاملا معنیدار میباشند. همچنین در این غلظت و در مناطق مذکور، میزان زیست توده گوجهفرنگی بهترتیب 212/79، 703/64 و 605/65 تن در هکتار و میزان عملکرد گوجهفرنگی به ترتیب 977/92، 468/78 و 375/79 تن در هکتار ثبت گردید، که نسبت به سایر تیمارها بالاترین مقدار میباشد.موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220180321Evaluation of the Efficacy of Belkute WP 40% against Erysiphenecator, the Causal Organism of Grape Powdery Mildew Diseaseبررسی کارآیی قارچکش بلکیوت WP 40% علیه Erysiphenecator، عامل بیماری سفیدک پودری انگور15416411851710.22092/jppps.2018.118517FAحسین خباز جلفاییعضو هیات علمی سازمان تحقیقات کشاورزیفرخنده امتیبخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان (شاهرود)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، سمنان، ایران.کاووس کشاورزبخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کهگیلویه و بویراحمد، ایران.عباس داوودیبخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، قزوین، ایران.Journal Article20170801Powdery mildew disease caused by <em>Erysiphe necator</em>is one of the most important diseases of vine that cause quality and quantity damage in many parts of Iran every year. In the present study, the efficacy of new fungicide, imonoctadin (Belkute® WP 40%) was compared with common fungicides including penconazole (Topas EW® 20%), sulfur (Kumulus-S® WP 80%), and sulfur powder for the control of Powdery mildew disease on grape. The experiment was carried out in Semnan (Shahrood), Kohkiloye and Boveirahmad (Yasuj) and Qazvin provinces in a Randomized Complete Block Design (RCBD) with 8 treatments and 4 replications. Treatments included Belkute at 0.5, 0.75 and 1 g/l, Topas 0.125 g/l, Kumulus –S 3 g/l, sulfur powder 60 – 90 kg per/ha. (According to the first, second and third stages of spraying) and controls (without any spraying and with water spraying). Treatments were applied at three stages (the first spraying time was before swelling buds, second one was after petal fall and the third one was 2-3 weeks after the second spraying, which coincided with the appearance of sour grapes). Percent disease incidence and Percent disease severity were measured and analyzed using SAS software in three provinces. Mean comparison of disease severity and disease incidence percentages were done by Duncan's multiple range test (α =5%). Results show significant differences between all the fungicide treatments and the controls. Belkute at 1and 0.75 g/l alone or in alternation with Topas 0.125 g/l had better controlling affects than the other treatments. Percent disease severity (PDS) in vines treated with Belkute 1and 0.75 g/l were 6.95 and 6.72% on leaves and 29.99 and 33.33% on fruits in Semnan Province, 10.40 and 2.45% on leaves and 3.30% on fruits in both treatments in Kohkiloye and Boveirahmad Province, 9.56 and 29.56% on leaves in Qazvin Province respectively. Also, percent disease incidence (PDI), were 30.50 and 37.50% on leaves and 70.00% on fruits in both treatments in Semnan Province, 7.75 and 10.50% on leaves and 10.00% on fruits in both treatments in Kohkiloye and Boveirahmad Province, 42.75 and 50.86% on leaves and 85.00 and 70.00% on fruits in Qazvin Province respectively.بیماری سفیدک پودری یکی از بیماریهای مهم انگور است که هر ساله در بسیاری از نقاط ایران خسارت زیاد کمی و کیفی به این محصول وارد مینماید.در بررسی حاضر کارایی قارچکش ایمینوکتادین تریس (آلبسیلات) (بلکیوت<sup>®</sup>WP 40%) در مقایسه با قارچکشهای رایج شامل پنکونازول (توپاس<sup>®</sup>EW 20%)، سولفور <br /> (کومولوس اسWP 80%<sup>®</sup>)، گل گوگرد(گوگرد میکرونیزه) در کنترل بیماری سفیدک پودری انگور مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایش در استانهای سمنان (شاهرود)، کهگیلویه و بویراحمد (یاسوج) و قزوین در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 8 تیمار و هر تیمار شامل 4 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل بلکیوت 5/0، 75/0 و یک در هزار، توپاس 125/0 در هزار، کومولوس اس 3 در هزار، گل گوگرد (گوگرد میکرونیزه) 60 تا 90 کیلوگرم در هکتار (بر اساس مرحله اول، دوم یا سوم سمپاشی) و شاهدها (بدون هر گونه عملیات و آبپاشی) بودند. سمپاشیها در سه نوبت (نوبت اول: قبل از تورم جوانهها، نوبت دوم: بعد از ریزش گلبرگها و تشکیل میوه و نوبت سوم: دو تا سه هفته پس از سمپاشی نوبت دوم که مصادف با ظاهر شدن غورههای ترش بود انجام شد. درصد وقوع بیماری و درصد شدت بیماری در هر سه استان محاسبه و تجزیه واریانس انجام گرفت. مقایسه میانگینهای درصد وقوع بیماری و درصد شدت بیماری با آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارهای قارچکش با هر دوتیمار شاهد اختلاف معنیدار دارند. در ضمن، بررسی نتایج هر سه استان بهطور کل نشان داد که قارچکش بلکیوت با دوزهای 75/0 و 1 در هزار همچنین قارچکش توپاس 125/0 در هزار از کارایی مطلوب و بهتر از سایر تیمارها در کنترل شدت و وقوع بیماری برخوردار بودند.موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشورآفت کش ها در علوم گیاه پزشکی2345-58454220180321Extraction and Identification of the Sex Pheromone of Different Populations of Carob Moth, Ectomyelois ceratoniaeاستخراج و شناسایی فرومون جمعیتهای مختلف شب پره کرم گلوگاه انار، Ectomyelois ceratoniae16517711851810.22092/jppps.2018.118518FAفهیمه ورشوگروه گیاهپزشکی، دانشگاه علم و فرهنگ، کاشمر، ایران.بابک حیدری علیزادهموسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشورحسین فرازمندبخش تحقیقات حشره شناسی، موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانعلی اولیایی ترشیازیموسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی کاشمر، گروه گیاهپزشکی و گیاهان دارویی، کاشمر، ایرانمحمد سیرجانیمرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کاشمر، ایران.Journal Article20180318Carob moth<em> Ectomyelois ceratoniae</em> Zeller is an important pest of pomegranate in Iran and expanded its range into many parts of the world. It is an important pest in the United States on date, in Iran, it is not founded on date, but it is a key pest of pome grates. Due to the inefficiency of chemical and other control methods for preventing carob moth’s damages on pomegranate, it is essential to use biological methods such as the use of pheromones for monitoring or attractant kill. For this reason, identification of sex pheromone and its components of carob moth is essential for biological control of this pest, and in this project the major sex pheromone (<em>Z,E</em>)-9,11,13-tetradecatrienal and others components of <em>E. ceratoniae</em> in different parts of north Khorasan and Semnan provinces were identified. The method was extraction of pheromone by SPME and identification by GC/mass. Compounds, with masses 206 (<em>Z,E</em>)-9,11,13-tetradecatrienal), 208 ((<em>Z,E</em>)-9,11-tetradecadienal) and 210 (9-(<em>Z</em>)-tetradecenal) were obtained from the injected samples into Varian GC/mass.کرم گلوگاه انار، <em>Ectomyeloisceratoniae</em> Zeller، مهمترین آفت باغهای انار در ایران و سایر کشورهای تولید کنننده این میوه است که سالانه خسارت زیادی به محصول انار وارد میکند. این آفت قلمرو خود را به قارههای جدید جهان توسعه داده است و آفت اصلی خرما در ایالات متحده محسوب میگردد. ولی این آفت در ایران تاکنون از روی خرما گزارش نشده ولی مهمترین و اقتصادیترین آفت انار است.با توجه به عدم کارایی مبارزه شیمیایی و سایر <br /> روشهای مبارزه، استفاده از روشهای بیولوژیک از جمله فرومونها میتواند مفید میباشد. فرمونهای حشرات به ویژه فرمونهای جنسی از دیدگاه ردیابی جمعیت حشرات، تخمین زمان ظهور حشرات کامل، آگاهی از تراکم نسبی جمعیت آفات و کاربرد آنها در کنترل آفات جایگاه ویژهای دارند. فرومونهای جنسی میتوانند برای کنترل این آفت به صورت غیرمستقیم (پیشآگاهی) و یا به صورت مستقیم (اختلال در جفتگیری و جلب کردن و کشتن) به کار گرفته شوند، در همین راستا شناسایی اجزاء فرومون حشره در بهبود روش مبارزه رفتاری موثر میباشد.در این تحقیق فرومون جنسی در جمعیتهای بومی<em>E. Ceratoniae</em> از مناطق مختلف استانهای خراسان و سمنان شناسایی گردید. روش شناسایی شامل استخراج فرومون بوسیله روش ریز استخراج با فاز جامد (SPME) بود و شناسایی ترکیبات استخراج شده با دستگاه گاز کروماتوگرافی – طیف سنج جرمی (GC/MS) انجام شد. در نمونه تزریق شده به دستگاه، ترکیب اصلی فرومون،(<em>Z,E</em>)-9,11,13-tetradecatrienal) ، با جرم 206 و ترکیب دوم، (<em>Z,E</em>)-9,11-tetradecadienal، با جرم 208 و ترکیب سوم،(9-(<em>Z</em>)-tetradecenal) (<em>Z</em>)-9- 210 بهوسیله سیستم استخراج بهوسیله فیبر SPME مشخص شد.