تاثیر فنیتروتیون (EC 50%) بر افزایش ذخایر انرژی سن گندم،Eurygaster integriceps Put.
زهرا
حاج صمدی
دانشگاه زنجان
author
مرتضی
موحدی فاضل
دانشگاه زنجان
author
اورنگ
کاوسی
دانشگاه زنجان
author
کبری
فتوحی
دانشگاه زنجان
author
text
article
2016
per
سن معمولی گندم(Eurygaster integriceps Put.) ، یکی از آفات کلیدی گندم است که زمستان را به صورت حشرات کامل میگذراند. مقدار منابع انرژی ذخیره شده طی تغذیه، بر میزان بقاء آن در زمستان موثر است.در این پژوهش، تاثیر غلظتهای زیرکشنده فنیتروتیون (EC 50%) بر ذخایر انرژی حشرات کامل نسل جدید در شرایط مزرعهای مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایشات به صورت آزمون فاکتوریل چهار متغیره شامل غلظت فنیتروتیون (μl/l 5، 3، 1 و 0)، جنسیت (نر و ماده)، زمان نمونهبرداری (3 و 6 روز پس از سمپاشی) و تکرار سمپاشی (یک هفته پس از سمپاشی اول) در چهار تکرار و در قالب طرح کامل تصادفی اجرا گردید. در تیمار شاهد تنها از آب مقطر استفاده گردید. میزان چربی، کربوهیدرات و پروتئین بر حسب میلیگرم بر گرم وزن تر بدن حشره تعیین گردید. نتایج نشان داد که فنیتروتیون تاثیر معنیداری بر منابع انرژی دارد. بهطوریکه میزان افزایش چربی، گلیکوژن و پروتئین در مقایسه با شاهد به ترتیب معادل 96/1، 25/4 و 4/2 برابر و میزان قند دو برابر شاهد کاهش یافته است. برآیند پارامترهای فوق در قالب محتوای انرژی در غلظتهای μl/l 5، 3، 1 و 0 از ترکیب فنیتروتیون به ترتیب با میانگین 755/0، 291/1، 085/1 و 764/1 کالری بر میلیگرم مشاهده گردید. همچنین، میزان گلیکوژن در سمپاشی دوم به میزان 90 درصد نسبت به سمپاشی اول کاهش و میزان چربی کماکان روند افزایش دو برابری را نشان میدهد و گلیکوژن و بالطبع محتوای انرژی با گذشت زمان کاهش قابل توجهای داشته است. بنابراین، کاربرد غلظتهای زیرکشندگی (≤ LC30) فنیتروتیون میتواند باعث افزایش برخی از ترکیبات انرژیزا در سن گندم شده و احتمالا زمستانگذرانی راحتتری را برای این حشره به همراه داشته باشد.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
1
12
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106156_06de35003317dff76b42988cc1572568.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106156
ارزیابیکارایی علفکش متریبوزین (WP 70%) در کنترل علفهای هرز مزرعه گندم، Triticum aestivum L.
داریوش
قنبری بیرگانی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی دزفول
author
محمدرضا
کرمی نژاد
آزمایشگاه تحقیقات گیاهپزشکی کرج
author
حسین
فرزادی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی دزفول
author
محمدعلی
باغستانی
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور
author
text
article
2016
per
این آزمایش به منظور بررسی کارایی علفکش متریبوزین (سنکور® WP 70%) در کنترل علفهای هرز مزرعه گندم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 11 تیمار و سه تکرار در سالهای زراعی 1385- 1382 در دزفول اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد علفکشهای متریبوزین در 3 دز (21/0، 28/0 و 35/0 کیلوگرم مادة مؤثر در هکتار)، مخلوط متریبوزین + تری بنورون (گرانستار®DF 75%)، مخلوط متریبوزین + کلودینافوپ پروپارژیل(تاپیک®EC 8%)، یدوسولفورون متیل + مزوسولفورون متیل + مفن پایردی اتیل (شوالیه®WG 6%)، سولفوسولفورون (آپیروس®DF 75%)، مخلوط تری بنورون + کلودینافوپ پروپارژیل، آیوکسینیل (توتریل®SL 22.2%) و شاهد با علف هرز بود. ارزیابی کارایی علفکشها در کاهش تعداد کل علفهای هرز نشان داد که علفکشهای سولفوسولفورون، تیمارهای حاوی متریبوزین، مخلوط تری بنورون + کلودینافوپ پروپارژیل، یدوسولفورون متیل + مزوسولفورون متیل + مفن پایردی اتیل به اضافه سورفکتانت غیریونی سیتوویت و آیوکسی نیل به ترتیب بالاترین کارایی را داشتند. در مقایسه با شاهد با علفهرز، به طور متوسط، کاربرد تیمارهای متریبوزین به میزان 22 درصد باعث افزایش عملکرد دانه گندم شد. بر اساس نتایج این تحقیق برای کنترل علفهای هرز پهن برگ و باریک برگ و افزایش میزان محصول گندم کاربرد هر یک از علفکشهای متریبوزین در مراحل اولیه پنجهدهی گندم، آیوکسینیل، سولفوسولفورون، متریبوزین به میزان 28/0 کیلوگرم مادة مؤثر در هکتار، مخلوط متریبوزین + کلودینافوپ پروپارژیل، مخلوط تریبنورون + کلودینافوپ پروپارژیل و یدوسولفورون متیل + مزوسولفورون متیل + مفن پایردی اتیل به اضافه سورفکتانت غیریونی سیتوویت به میزانهای فوقالذکر توصیه میشود.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
13
26
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106157_0dc8fff9986aefc8f497d0231c7d3aa1.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106157
کارایی چند قارچکش بر جوانهزنی کنیدیومها و رشد میسلیومی قارچ Beauveria bassiana (Bals.-Criv.) Vuill. در کنترل سفید بالک پنبه،Bemisia tabaci Gennadius
اردشیر
ماوندادی
دانشگاه صنعتی اصفهان
author
جهانگیر
خواجه علی
دانشگاه صنعتی اصفهان
author
بهرام
شریف نبی
دانشگاه صنعتی اصفهان
author
text
article
2016
per
در محیطهای کشاورزی جهت کنترل بیماریها و حشرات آفت از قارچکشها و حشرهکشهای گوناگونی استفاده میشود. این آفتکشها میتوانند بر قارچهای بیمارگر حشرات با قابلیت کنترل آفات تاثیر نامطلوب بگذارند. قارچ Beauveria bassiana یک دشمن طبیعی برای دامنه وسیعی از حشرات و بندپایان است و یکی از مهمترین قارچهای بیمارگر حشرات است که در دنیا برای کنترل آفات استفاده می شود. در این پژوهش تاثیر 10 قارچکش بر رشد میسلیومی و میزان جوانهزنی کنیدیومهای این قارچ بیمارگر حشرات در غلظتهای مختلف با روش رقیقسازی سریالی بر روی محیطهای کشت PDA وSDAY و همچنین تاثیر سه قارچکش آیپرودیون+کاربندازیم (WP 52.5%)، اکسیکلرورمس (WP 35%) و بنومیل (WP 50%)، بر کارآیی قارچ B. bassianaدر کنترل سفید بالک پنبه، Bemisia tabaci، در شرایط آزمایشگاهی و گلخانهای در غلظتهای توصیه شده، دو برابر غلظت توصیه شده و نصف غلظت توصیه شده مورد بررسی قرارگرفت. در بررسی جوانهزنی کنیدیومها، قارچکش بنومیل و اکسیکلرورمس با IC50 به ترتیب 218/0 و 94/1381 میلیگرم بر لیتر بیشترین و کمترین بازدارندگی را داشتند. در بررسی رشد میسلیومی آیپرودیون+کاربندازیم با IC50 برابر با 076/0 و 112/0 میلیگرم بر لیتر به ترتیب بعد از سه و هفت روز برای این قارچبیشترین بازدارندگی را داشت. بنومیل و آیپرودیون + کاربندازیم در دو برابر غلظت توصیه شده بیشترین و اکسیکلرورمس در نصف غلظت توصیه شده کمترین تاثیر را بر کارآیی این قارچ در کنترل سفید بالک پنبه داشتند. بر اساس نتایج، استفاده از برخی قارچکشهای سیستمیک نظیر بنزیمیدازولها منجر به خسارت و از بین رفتن این قارچ بیمارگر حشرات خواهد شد.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
27
38
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106158_92ed6646eeb7c0d5c07882ebb4dc4903.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106158
تاثیر کائولین فرآوری شده (WP 95%) روی سفیدبالک پنبه، Bemisia tabaci Gen.
حمزه
ایزدمهر
دانشگاه علم و فرهنگ
author
حسین
فرازمند
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور
author
علی
اولیایی ترشیز
دانشگاه علم و فرهنگ
author
محمد
سیرجانی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
author
عیسی
جبله
دانشگاه علم و فرهنگ
author
text
article
2016
per
سفید بالک پنبه،Bemisia tabaci Gennadius (Hemiptera: Aleyrodidae) ، یکی از مهمترین آفات پنبه است که پورهها و حشرات بالغ آن ضمن تغذیه از شیره گیاهی، با دفع عسلک سبب جذب ذرات گرد و غبار به سطح برگها شده و این عوامل، موجب خسارت کمی و کیفی در مزارع پنبه میشود. با توجه به خسارت بالای آفت، همه ساله پنبهکاران برای کنترل آن از انواع حشرهکشها استفاده میکنند. با هدف کاهش مصرف سموم شیمیایی، تاثیر کائولین فرآوری شده (سپیدان®WP 95%) بر روی تلفات پوره و تخمریزی سفیدبالک در منطقه کاشمر استان خراسان رضوی، بررسی شد. به همین منظور، دو مرحله محلولپاشی کامل مزارع پنبه با غلظتهای 3 و 5 درصد کائولین در مقایسه با حشرهکش تیاکلوپراید+دلتامترین (پروتئوس® OD 110) (1000 پیپیام)، انجام گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، کاربرد کائولین موجب ایجاد تلفات در پورهها و بازدارندگی تخمریزی سفیدبالک شد. میانگین درصد تاثیر روی پوره در تیمارهای کائولین 3 و 5 درصد و حشرهکش پروتئوس، در 3 روز بعد از محلولپاشی به ترتیب، 67، 87 و 18 درصد بدست آمد. همچنین میانگین مقدار بازدارندگی تخمریزی در مزارع محلولپاشی شده با کائولین 3 و 5 درصد و حشرهکش پروتئوس، در زمان 3 روز پس از محلولپاشی، به ترتیب، 36، 57 و 54 درصد بدست آمد. علاوه براین، میزان تلفات پوره و بازدارندگی تخمریزی کائولین، تا 21 روز پس از محلولپاشی، در مقایسه با حشرهکش شیمیایی پروتئوس مناسب بود، بهطوریکه، درصد تاثیر روی پوره در تیمارهای کائولین 5 درصد و حشرهکش پروتئوس، به ترتیب، 30 و 35 درصد و میزان بازدارندگی تخمریزی در تیمارهای کائولین 5 درصد و حشرهکش پروتئوس، بهترتیب، 93 و 38 درصد مشاهده شد. لذا با توجه به به تاثیر بالای کائولین در کاهش جمعیت پورهها و بازدارندگی تخمریزی، محلول پاشی مزارع پنبه با کائولین فرآوری شده (سپیدان®WP 95%)، با غلظت 5 درصد، میتواند بهطور موفقیتآمیزی جمعیت پوره و تخم سفیدبالک را کاهش دهد.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
39
49
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106159_30a468a21e60b07868145bf136b26a90.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106159
بررسی کارایی ایمینواکتادین تریس (WP 40%) در کنترل بیماری سفیدک پودری خیار، Golovinomyces cichoracearum (DC.) V.P. Heluta
حسین
عظیمی
آزمایشگاه تحقیقات گیاهپزشکی کرج
author
text
article
2016
per
اثر قارچکش ایمینواکتادین تریس (بلکیوت® WP 40%) در کنترل بیماری سفیدک پودری خیار با عامل Golovinomyces cichoracearum طی سالهای 91-1390 در شرایط مزرعه در کرج بررسی شد. آزمایش با شش تیمار و چهار تکرار شامل بلکیوت بهمیزان 5/0، 75/0 و یک کیلوگرم در هکتار بهعنوان قارچکش هدف و قارچکشهای کاراتان (دینوکاپ® EC 35%) به میزان دو لیتر و سولفور (تیوویت®WG 80%) بهمیزان سه کیلوگرم در هکتار بهعنوان قارچکشهای مرجع و شاهد بدون سمپاشی، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. برای هر کرت آزمایشی ده سطح فرضی بهطور تصادفی انتخاب و شمارهگذاری شد. سمپاشی کرتهای آزمایشی با مشاهده اولین علائم بیماری آغاز و تا رسیدن شاهد به حداکثر آلودگی ممکن (100-75 درصد در الگوی هورسفال و بارات)، با فاصله 5، 7، 10 و 14 روز ادامه یافت. در ارزیابی اثر تیمارها در پیشگیری از بیماری سفیدک پودری، شاخص شدت بیماری (DSI) هرکدام از سطوح فرضی قبل از هر سمپاشی بر اساس درصد پوشش بیماری (FPP) تعیین و در یکی از گروههای تعریف شده 7-1 بر اساس الگوی اصلاح شده هورسفال و بارات قرار گرفت. مساحت زیر منحنی پیشرفت بیماری و اثربخشی تیمارها محاسبه شد. تجزیه واریانس دادهها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با استفاده از نرمافزار SAS نشان داد اختلاف معنیداری بین تیمارها در سطح 1درصد وجود دارد. مقایسه میانگینها در آزمون چند دامنهای دانکن نشان داد که تیمارهای بلکیوت 75/0 و یک کیلوگرم در هکتار بیشترین تأثیر را در کنترل بیماری داشته و بیماری را بهترتیب بهمیزان 91/87 و 23/88 درصد نسبت به شاهد بدون استفاده از قارچکش کاهش دادند.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
50
61
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106160_8e475e0fe487617eb7a89bc46606ceea.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106160
بررسی دزهای کاهش یافته علفکش اگزادیارژیل (EC 30%) در مراحل مختلف رشدی بر عملکرد و اجزای عملکرد سیبزمینی
الهام
صمدی کلخوران
دانشگاه محقق اردبیلی
author
محمدتقی
آل ابراهیم
دانشگاه محقق اردبیلی
author
text
article
2016
per
به منظور بررسی تأثیر دزهای کاهش یافته علفکش اگزادیارژیل (تاپ استار® EC 30%) بهصورت پسرویشی بر عملکرد و اجزای عملکرد سیبزمینی، آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آلاروق اردبیل انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل با تیمار شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و با استفاده از رقم سیبزمینی مرسوم منطقه (آگریا) انجام شد. فاکتور اول دزهای علفکش اگزادیارژیل در شش سطح، 16/0، 33/0، 66/0، 33/1، 2 و 66/2 لیتر در هکتار و فاکتور دوم زمان مصرف علفکش اگزادیارژیل در مراحل مختلف رشدی سیبزمینی در سه مرحلهی سبز شدن، استولونزایی و حجیم شدن غده سیبزمینی میباشد؛ همچنین یک تیمار وجین کامل (بدون علفهرز) بعنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاربرد دز 66/2 لیتر در هکتار باعث کاهش تراکم و زیست توده علفهایهرز به ترتیب به میزان 40/48 و 16/66 درصد نسبت به شاهد بدون وجین شد که با دز 2 لیتر در هکتار تفاوت معنیداری نداشت. در بین زمانهای مصرف در مراحل مختلف رشدی سیبزمینی، مرحله سبز شدن سیبزمینی بالاترین درصد کاهش تراکم و زیست توده علفهایهرز را ایجاد کرد. تجزیههای آماری نشان داد که دزهای مختلف اگزادیارژیل تأثیر معنیداری بر ارتفاع سیبزمینی، قطر ساقه اصلی سیبزمینی، عملکرد تک بوته و عملکرد کل غده سیبزمینی ایجاد کرد. کاربرد دز 66/2 لیتر در هکتار اگزادیارژیل باعث افزایش قطر ساقه اصلی سیبزمینی، عملکرد تک بوته و عملکرد کل غده به ترتیب به میزان 85/36، 27/49 و 59/51 درصد نسبت به تیمار بدون وجین شد اما بیشترین ارتفاع سیبزمینی در دز 33/1 لیتر در هکتار اگزادیارژیل بود. در بین زمانهای مصرف اگزادیارژیل در مراحل مختلف رشدی سیبزمینی، مرحله سبز شدن سیبزمینی بالاترین درصد افزایش ارتفاع و قطر ساقه اصلی سیبزمینی، عملکرد تک بوته و عملکرد کل غده را ایجاد کرد.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
62
85
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106161_74018bc75bb915f97ff0ac03397e3553.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106161
ارزیابی تاثیر کاربرد ارقام مقاوم پنبه در کارایی حشرهکش ایمیداکلوپراید(SC 35%) روی مراحل رشدی سفیدبالکپنبه،Bemisia tabaci Gennadius
سعیده
سرباز
دانشگاه فردوسی مشهد
author
غلامحسین
مروج
دانشگاه فردوسی مشهد
author
محمد
سیرجانی
موسسه تحقیقات پنبه شرق کشور
author
سعید
هاتفی
دانشگاه فردوسی مشهد
author
آرزو
حیدرزاده
دانشگاه ارومیه
author
text
article
2016
per
کاربرد گیاهان مقاوم در مدیریت تلفیقی آفات (IPM) و سازگاری آنها با کنترل شیمیایی در مطالعات زیادی بررسی شده است. برای بررسی نقش تلفیق کاربرد ارقام مقاوم و استفاده از حشرهکشها، تاثیر ایمیداکلوپراید (SC 35%) علیه مراحل مختلف سنی تخم، پوره و حشره کامل سفیدبالک پنبه Gennadius Bemisia tabaci روی دو رقم ترموس 14و اکرا برگ سبز پنبه (بهترتیب ارقام حساس و مقاوم پنبه نسبت به سفیدبالک پنبه) در شرایط گلخانه در سال 1392 بررسی شد. آزمایشات در شرایط دمایی C°2±24، رطوبت نسبی 5±60% و دوره نوری 16:8 (تاریکی: روشنایی) انجام شد. زیستسنجی بهروش غوطهور سازی برگ بود. نتایج این بررسی نشان داد که روی هر دو رقم حساس و مقاوم، مرگ و میر تمام مراحل سنی سفیدبالک پنبه با افزایش غلظت حشرهکش افزایش یافت. تمام مراحل سنی سفیدبالک پنبه پرورش یافته روی رقم اکرا برگ سبز (رقم مقاوم) در مقایسه با حشرات پروش یافته روی رقم ترموس 14 (رقم حساس) حساسیت بیشتری نسبت به حشره کش ایمیداکلوپراید نشان دادند. شاخص LC50ایمیداکلوپراید در تخم، پوره و حشره کامل روی رقم ترموس 14 بهترتیب برابر 61/151، 66/67 و 65/112 پیپیام و روی رقم اکرا برگ سبز بهترتیب برابر 78/135، 30/59 و 13/97 پیپیام بود. نتایج بیانگر وجود نوعی بر همکنش مثبت بین کاربرد گیاهان مقاوم به سفید بالک پنبه و کاربرد حشرهکش ایمیداکلوپراید میباشد. لذا کاربرد توأم اینها موجب کاهش مقدار سم مصرفی برای ایجاد درصد معینی از مرگومیر در حشرات میشود . این نتایج بیانگر پتانسیل بالای کاربرد ارقام مقاوم در تلفیق با حشرهکش ایمیداکلوپراید جهت مدیریت انبوهی جمعیت سفیدبالکپنبه میباشد.
آفت کش ها در علوم گیاه پزشکی
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
2345-5845
3
v.
جلد 3 شماره 1
no.
2016
86
97
https://jpesticides.areeo.ac.ir/article_106162_4e521da1bccaac830fd0ff0fad02e2c5.pdf
dx.doi.org/10.22092/jppps.2016.106162